مقاله/ یادداشت

آشنایی با تکنیک SWOTRIZ

تکنیک SWOTRIZ

تکنیک SWOTRIZ:

تکنیک SWOTRIZ که همان تکنیک ابداعی از SWOT  و TRIZ است به شرح زیر می باشد:

روش تحلیلی SWOT برای اولین بار در سال 1950 توسط دو فارغ التحصیل مدرسه بازرگانی هاروارد به نام¬های جورج آلبرت اسمیت و رولند کریستنسن مطرح شد.

در آن زمان این تحلیل ضمن کسب موفقیت های روز افزون به عنوان کسب ابزار مفید مدیریتی شناخته شد. اما شاید بیشترین موفقیت مشهود این تحلیل زمانی بدست آمد که جک ولش از جنرال الکتریک در سال 1980 از آن برای بررسی استراتژی ها و افزایش بهره‌وری سازمان خود استفاده کرد.

 مدلSWOT يكي از جالب ترين و مفيدترين روش‌ها، به خصوص در نيازسنجي آموزش و برگرفته از برنامه‌ريزي استراتژيك است. در برنامه‌ريزي راهبردی، به ترتیب چشم انداز، رسالت، اهداف، راهبردها، عناوین برنامه‌ها و فعاليت ها براي سازمان يا تشکل مورد نظر تعريف مي گردد.

در تحلیل SWOT عوامل موثر بر شرکت یا سازمان به دو دسته عوامل بیرونی یا خارجی و عوامل درونی یا داخلی تقسیم می شود. براي تعيين راهبرد ها، ابتدا نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهديد ها با نگاهی به فضای داخلی و عوامل بيرونی بررسی می‏شود که بر مبناي آن و با استفاده از ماتريسSWOT ، راهبردها استخراج مي گردد.

از این دید گاه این الگو یک استراتژی است که قوت ها و فرصت ها را به حد اکثر و ضعف ها و تهدیدات را به حداقل ممکن می رساند. برای این منظور نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدات در یک چهار چوب کلی پیوند داده می شود و گزینه استراتژی بین آنها انتخاب می شود. در این تحلیل همیشه چهار استراتژی پیشنهاد می شود.

 البته در حین کاربردی بودن این روش، همواره نقدهایی به آن وارد کرده اند. واکنش های متخصصان برنامه ریزی استراتژیک به محدودیت های تجزیه و تحلیلSWOT بر دو گونه بوده است: برخی آن را بعنوان ابزاری سودمند برای سایر روش ها نادیده گرفته اند، ‌نظر به اینکه دیگران تلاش نموده اند تا آن را “انعطاف ناپذیرتر” نموده و اعتبار و مطلوبیت آن را برای فرایندهای سازمانی افزایش دهند.

فرینگر(2007) اذعان کرده، منتقدان روش SWOT معتقدند که این روش مبتنی بر ادراکات ذهنی و غیرسیستماتیک بوده، از کمی سازی اجتناب نموده و فاقد قدرت پیش بینی است. همچنین، کاربرد آن بعنوان ابزار مستقل بجای یک مدل تجزیه و تحلیل موقعیتی بعنوان بخشی از مجموعه ابزارهای جامع تر توسعه استراتژی نیز مورد نقد قرار گرفته است.

تحقیقات فلایشر و بنسوسان(2002) در ارزیابی نسبی 24 تکنیک بکار رفته در تجزیه و تحلیل استراتژیک نشان می دهد که روش SWOT رتبه بالایی ندارد. بنظر می رسد که شهود اساسی پشتیبان تجزیه و تحلیلSWOT محکم باشد.

 

برای جبران این کمبودها اقدماتی از سوی محققان امر صورت گرفته است، ازجمله:

  •  روش کمی تحلیلSWOT داده‌های جزئی تری را برای تحلیل SWOT فراهم می‌آورد. این روش خود را با روش تصمیم گیری MADM انطباق داده است.
  • کارتیلا و همکارانش و همچنین استوارت و همکارانش فرآیند تحلیل سلسله مراتبیAHP را با روش تحلیلی SWOT ترکیب کردند و یک روش ترکیبی جدید برای بهبود آنالیز محیط در روشSWOT به وجود آوردند.
  •  در بعضی از موارد مشاهده شده که تحلیلSWOT را براساس ماتریس استراتژی GSM نیز توسعه داده‌اند.
  •  یکپارچه سازی ماتریسSWOT امیتازات متوازن BSC منجر به پدیدار شدن یک سیستم مدیریت استراتژیک یکپارچه و کل نگر می‌شود. با برقراری ارتباط میان تحلیلSWOT و BSC یک سازمان می‌تواند میان نقاط قوت خود علیه نقاط ضعف رقبای خود توازن برقرار کند و جهت استفاده مطلوب و بهینه از فرصت های بازار تلاش نماید.
  •  ترکیب تحلیلSWOT و BSC را با روش گسترش کیفیت QFD یک موقعیت برنامه‌ریزی شده برای مدیریت بوجود می‌آورد تا استراتژی‌ها را به عمل تبدیل کند تا یک ابزار مفید برای فرآیندهای استراتژیک سازمان پدید آوردند.

 

اینک روشی نوین برای ارتقا و بهبود روش تحلیلی SWOT و سیستماتیک کردن برنامه ریزی استراتژیک با ترکیب آن با دانش نوآوری سیستماتیک TRIZ ارائه خواهد شد که تحت نام SWOTRIZ نام گذاری شده است. SWOTRIZ ما را به گنجینه اصل های چهلگانه نوآوری TRIZ متصل خواهد کرد و استراتژی های ابداعی این روش عصاره تحلیلی خلاقیت شناسانه میلیون ها ابداع در سرایرجهان می باشد.

با استفاده از این تکنیک دیگر نیاز نیست برای تدوین استراتژی ها تنها به خلاقیت شخصی و تجارب گذشته متکی باشیم بلکه TRIZ یک چهارچوب مشخص و همچنین جهت و سمت و سوی استراتژی ها را تبیین می کنند و به راحتی می توان فهمید که در موقعیت پیش آمده بهترین راهکار چیست. تنها کافیست با یک جمله بندی مناسب راهبرد را نوشته و کار را تمام کنیم.

منبع: مصطفی امانی/ عضو هیات علمی دانشگاه و محقق نوآوری سیستماتیک

ارسال دیدگاه