برنامه ریزی تعمیرات و نگهداری
اساساً نگهداری و تعمیرات (به اختصار نِت)، تنها حوزه تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه را شامل نمیشود، اگر چه این حوزه یکی از مهمترین استراتژیهای نگهداری و تعمیرات است. نگهداری و تعمیرات روغنکاری نیست، اگرچه روغنکاری یکی از فعالیتها و اقدامات مقدماتی در حوزه نگهداری و تعمیرات است. نگهداری و تعمیرات یک اقدام بحرانی و سریع برای تعمیر دستگاهها نیست؛ اگر چه سرعت بالا در اجرای فعالیتهای نگهداری و تعمیرات یکی از شاخصهای مهم در این زمینهاست. نگهداری و تعمیرات یک هنر است؛ چرا که پیش از وقوع یک مشکل و همچنین در هنگام وقوع آن، توانایی انتخاب رویکردها و فعالیتهای مختلف وجود دارد؛ لذا مدیران، سرپرستان و کارشناسان و مسئولان نگهداری و تعمیرات از نقش پررنگتری نسبت به سایر پارامترهای دیگر حتی «ماهیت مشکل ایجاد شده» برخوردار خواهند بود.
لزوم پیادهسازی سیستمهای تعمیرات و نگهداری
هزینههای نگهداری و تعمیرات، در مجموع، بخش عمدهای از هزینههای تولید را در بر میگیرد. با توجه به نوع صنعت مورد بررسی، این هزینه چیزی حدود ۱۵ تا ۶۰ درصد هزینه محصول تولید شده را در بر میگیرد. تحقیقات نشان دادهاست که حدود ۳۳ سنت از هر دلار که برای فعالیتهای نگهداری و تعمیرات هزینه میشود، مربوط به فعالیتهای غیر ضروری در حوزه نگهداری و تعمیرات میباشد این در حالی است که صنایع آمریکا سالانه حدود ۲۰۰ بیلیون دلار برای نگهداری و تعمیرات تجهیزات خود هزینه مینمایند. این بدان معنی است که مدیریت صحیح فرایند نگهداری و تعمیرات، سالانه، ۶۰ بیلیون دلار صرفه جویی در این حوزه را به همراه خواهد داشت. ژاپنیها با درک اهمیت ویژهای که در مدیریت فرایند نگهداری و تعمیرات در سیستمهای تولیدی احساس میکردند، اقدام به طراحی سیستمهای مختلف نگهداری و تعمیرات، از جمله TPM نمودند و آن را به عنوان یکی از زیر سیستمهای سهگانه تولید ناب به جهان معرفی نمودند.
نقش نگهداری و تعمیرات در فضای رقابتی
بر اساس آنچه که در بخش قبل تشریح شد، به کارگیری سیستم نگهداری و تعمیراتِ خاصِ یک سازمان، میتواند نقش بسیار زیادی را در کاهش قیمت تمام شده محصول نهایی ایفا نماید. اما این تأثیرات تنها محدود به هزینه نبوده و در سرعت ارائه محصول در کل زنجیره تأمین، کیفیت محصول، قابلیت اطمینان، چابکی سازمان و عواملی از این دست نیز تأثیرات خاص خود را خواهد داشت که هر یک از آنها محلی از تأمل خواهد بود. از این رو میتوان به نقش مهم و تأثیر گذار استراتژیهای مختلف نگهداری و تعمیرات بر روی کسب و کار یک بنگاه اقتصادی پی برد.
در ادامه چگونگی تعاملات بین استراتژیهای نگهداری و تعمیرات و استراتژیهای کسب و کار مطرح خواهد شد. کلیه بنگاههای اقتصادی، جهت رقابت در بازار بر اساس برخی اولویتهای مرتبط با توانمندیهایشان با یکدیگر به رقایت میپردازند. نگهداری و تعمیرات بخش جدایی ناپذیر تولید است که میتواند این اولویتهای رقابتی را تحت تأثیر قرار دهد و در نتیجه استراتژیهای کسب و کار را به شکل مثبت یا منفی متأثر سازد.
برای درک بهتر این ارتباط ابتدا تعریفی اجمالی از واژه استراتژی ذکر میشود و سپس استراتژیِ کسب و کار و نگهداری و تعمیرات تشریح میشوند و در نهایت تعاملات بین آنها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. استراتژی یک الگوی منسجم است که تصمیمات را یکپارچه و متحد میسازد و اهداف سازمانی را آشکار ساخته و تعیین میکند و فعالیتهایی را که شرکت باید روی آنها متمرکز شود را انتخاب مینماید و تلاش دارد تا شرکت یک مزیت بلند مدت و پایدار در هریک از فعالیتهایش به دست آورد و تمام سطوح سلسله مراتبی شرکت را وارد تصمیم میکند و طبیعت همکاریهای اقتصادی و غیر آن را که شرکت دارد تعریف میکند.
بنابراین استراتژی کسب و کار، همان الگوی منسجم توصیف شده در قبل میباشد که محور تمام مباحث، کسب و کار سازمان خواهد بود که پورتر سه انتخاب کلی و عمومی را در استراتژیهای سطح کسب و کار معرفی مینماید که شامل رهبری در هزینه، تمایز و تمرکز میباشد. عبارت استراتژی نگهداری و تعمیرات معمولاً به عنوان مجموعه خط مشیها و مفاهیم نگهداری و تعمیرات تفسیر شدهاست اما از دیدگاه کلانتر این خط مشیهای نگهداری و تعمیرات و مفاهیم، یکی از چند مولفه اصلی استراتژی نگهداری و تعمیرات را شکل میدهند.
سایر مولفههای ساختاری در تعریف استراتژی نگهداری و تعمیرات عبارت است از ظرفیت نگهداری و تعمیرات، تجهیزات و تسهیلات نگهداری و تعمیرات، تکنولوژی نگهداری و تعمیرات و یکپارچه سازی افقی. در ادبیات این حوزه، استراتژی نگهداری و تعمیرات، به عنوان یک الگوی منسجم و جدا نشدنی و یکپارچه ساز تصمیمها در عناصر استراتژیهای متفاوت در تجانس با تولید، شرکت و استراتژیهای سطح کسب و کار معرفی میشود.
استراتژی تعمیرات و نگهداری اهداف سازمان را آشکار میسازد و طبیعت کارکردهای اقتصادی و غیر اقتصادی را که قصد دارد برای سازمان به شکل یکپارچه انجام دهد، تعریف میکند. با این تفاسیر ارتباط میان کسب و کار و استراتژیهای نگهداری و تعمیرات را از طریق چارچوب زنجیرهٔ ارزشِ معروف پورتر به خوبی میتوان درک نمود. در این چارچوب کلیه وظایفی که به وسیلهٔ یک بنگاه اقتصادی انجام میگیرد، به ۵ فعالیت اولیه و ۴ فعالیت پشتیبانی دستهبندی شود. فعالیتهای اولیه شامل تعیین حدود لجستیک داخلی، فرایندها، لجستیک خارجی، بازاریابی، فروش و خدمات میشود. فعالیتهای پشتیبانی شامل تدارکات، تکنولوژی، مدیریت منابع انسانی و زیر ساختهای سازمان میشود.
بعدها برخی از نویسندگان بر اساس درک و تحلیلهای جدید، دستهبندی فوق را تغییر دادند. برای مثال در گذشته اغلب برای فرایند نگهداری و تعمیرات به جهت این که به عنوان سربار تولید در نظر گرفته میشد، در زنجیرهٔ ارزش، جایگاهی برای آن در نظر گرفته نشد. این در حالی است که با در نظر گرفتن آن به عنوان یک فرایند در زنجیرهٔ ارزش، مدیریت میتواند تأثیرات نگهداری و تعمیرات و استراتژیهای مختلف آن را بر روی زنجیرهٔ ارزش و استراتژی کسب و کار خود تصور نماید.
به هر حال، فرایند تعمیرات و نگهداری در تعیین سطح شاخص رقابت پذیری یک سازمان از نقش حساس و غیرقابل انکاری برخوردار است و در مجموع میتوان تحلیلهای گوناگونی را در ارتباط با این فرایند در چهار حوزه هزینه، کیفیت، انعطافپذیری و قابلیت تحویل مورد بررسی قرار داد. بر این اساس ارائه مدلهای تصمیمگیری برای انتخاب استراتژیهای مختلف نگهداری و تعمیرات و یا انتخاب ترکیبی از آنها، توسط برخی نویسندگان مد نظر قرار گرفتهاست.